این درس درمورد وزن کلمات میباشد ونشان میدهد که بعضی از کلمات دارای وزن فعل میباشند وزن کلمات براساس سه حرف اصلی( ف - ع - ل )میباشد و حروف دیگر دروزن به عنوان حروف اضافی میباشد و وزنهای مشهور که دراین درس میباشد عبارتند از:
وزن کلمات حروف زاید
1_وزن فاعل الف ( آ ) مانند: ناصر عادل
2_وزن مفعول ( م -و ) مانند : منصور مکتوب
3_ وزن فعول ( و ) مانند : غفور علوم
4_ وزن فعیل ( ی ) مانند : علیم نصیر
درکلمات و وزنهای بالا حروفی که به رنگ قرمز میباشد حروف اضافی یا زاید و حروف دیگر حروف اصلی میباشد
باتوجه به مطالب بالا میفهمیم که هرحرفی ازکلمه مورد نظردربرابر( ف - ع -ل )قرار بگیرد حروف اصلی کلمه ومابقی حروف زایدمی باشد
مثال:حروف اصلی وزاید کلمه مورد نظر را بیابید(توضیح :اول بایدوزن کلمه پیدا کنیم بعد.....)
کاتب: بروزن فـــا عـــــل
↓ ↓ ↓
کـــا تـــــب
(حروف اصلی:ک-ت-ب) وحرف اضافی الف که به رنگ سبزاست حال اگردقت کنیم میبینیم که حرف اضافی همدروزن وهم درکلمه موردنظر یکی است پس نتجه میگیریم که حروف اضافی تکراری وحروفی که دربرابر (ف- ع – ل) قراربگیرد اصلی است
منصورــــــــــــــ وزن مفعـول حروف برابر ف- ع- ل (ن- ص- ر)است که اصلی و م-و زاید است
گاهی گفته میشود درسوالات سه حرف (ع – ل – م)رابه وزن فعیل ببرید
ما برای حل این سوال دوروش داریم
1- ما ازقبل میدانیم که وزن فعیل حرف اضافه آن ی است پس چون سوین حرف است باید سومین حرف کلمه ما باشد میگوییم ع – ل دوحرف وحرف سوم ی میشود پس کلمه علیم است ( ع- ل- م به وزن فعیل میشود علیـم )
2- درروش دوم خود سوال مشخصه گفته سه حرف، ما که سه حرف اصلی ف- ع-ل بیشترنداریم هر چه میماند اضافی است وبه خود کلمه اضافه می کنیم (یا جایگاه یابی میکنیم هرچه میماند اضافه میکنیم) فــــــــــــــعـــــــــــــیـــــــــــــــــــــل
↓ ↓ ↓ ↓
عــــ لـــــ ی ــم
در روزگارى که بستنى با شکلات به گرانى امروز نبود، پسر10 سالهاى وارد قهوه فروشى هتلى شد و پشت میزى نشست. خدمتکار براى سفارش گرفتن سراغش رفت.
پسر پرسید: بستنى با شکلات چند است؟
خدمتکار گفت: 50 سنت
پسر کوچک دستش را در جیبش کرد ، تمام پول خردهایش را در آورد و شمرد . بعد پرسید: بستنى خالى چند است؟
خدمتکار با توجه به این که تمام میزها پر شده بود و عدهاى بیرون قهوه فروشى منتظر خالى شدن میز ایستاده بودند، با بیحوصلگى گفت : 35 سنت
پسر دوباره سکههایش را شمرد و گفت:
براى من یک بستنى بیاورید.
خدمتکار یک بستنى آورد و صورتحساب را نیز روى میز گذاشت و رفت. پسر بستنى را تمام کرد، صورتحساب را برداشت و پولش را به صندوقدار پرداخت کرد و رفت. هنگامى که خدمتکار براى تمیز کردن میز رفت، گریهاش گرفت. پسر بچه روى میز در کنار بشقاب خالى، 15 سنت براى او انعام گذاشته بود !
روزی یک مرد ثروتمند ،
پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند ،
چقدر فقیر هستند.
آنها یک روز یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند.
در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید :
نظرت درباره مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد: عالی بود پدر …
پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: فکر کنم.
پدر پرسید : چه چیز از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت :
فهمیدم که ما در خانه ، یک سگ داریم و آنها 4تا .
ما در حیاط مان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی نهایت است.
در پایان حرف های پسر، زبان مرد بند آمده بود ،
پسر اضافه کرد:
متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعا چقدر فقیر هستیم…
تو را هیچگاه نمی توانم از زندگی ام پاک کنم چون تو پاک هستی می توانم تو را خط خطی کنم که آن وقت در زندان خط هایم برای همیشه ماندگار میشوی و وقتی که نیستی بی رنگی روزهایم را با مداد رنگی های یادت رنگ می زنم
----------------------------
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکدیگــر نگــــاه کنیم.
------------------------
می گی عاشق بارونی، ولی وقتی بارون میاد چتر به دست می گیری !! می گی عاشق برفی ، اما از یه گوله برف می ترسی !! می گی عاشق پرنده هایی ، ولی اونا رو میندازی تو قفس !! می گی عاشق گلهایی ، ولی اونارو از شاخه می چینی !! انتظار داری نترسم وقتی می گی عاشق منی!!!!
-----------------------------
زندگی آب راهی است به نام وفا... میریزد به جویی به نام صفا... میرود به رودی به نام عشق... میرسد به دریایی به نام وداع
--------------------------
خداوند اشک را آفرید تا سرزمین عشق آتش نگیرد....
--------------------
نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است / رفت و برگشت سراسیمه که دنیا تنگ است
--------------------------
بوسه بر عکست زنم ترسم که قابش بشکند
قاب عکس توست اما شیشه ی عمرمن است
بوسه بر مویت زنم ترسم که تارش بشکند
تارموی توست اما ریشه ی عمر من است
----------------------------------
طنز :لطیفه
الان تو اخبار شنیدم یه نفر که شباهت شدیدی به میمون داره تصادف کرده اگه سالمی یه زنگ بزن بد جور نگرانتم
-------------------------------------------
مادره به بچش می گه: دیدی موهای خواهرتو کشیدی شیطونه گولت زد .بچه هم می گه :اره ولی لگدی که بهش زدم ابتکار خودم بود
-------------------------------------------
یه دفعه یه آبادانیه تو بیابون گم میشه ، و داشته از تشنگی میمرده .... خلاصه هی میگفته آب آب آآآآآ آب .... یه دفعه میرسه به یه چشمه دستاشو میزنه تو آب میکشه به موهاش میگه آخیــــــــــش ، وُلک راحت شدم تیپ موهام خراب شده بود داشتم میمردما!
-------------------------------------------------
یکی از اهالی جهنم می ره دم در بهشت به یکی از بهشتی ها می گه یه لیوان آب خنک به من بده. بهشتیه می گه نمی دم. جهنمیه می گه باشه.... فردا تو هم میای دم در جهنم آب جوش بگیری...
------------------------------------------------
ترکه میره توی مانور شرکت می کنه. از هواپیما می پره پایین ولی چترش باز نمی شه. می گه خدا رحم کرد مانوره!
--------------------------------------------------
اولی: «چی باعث شد سر شما طاس شود؟»
دومی: «باد.»
اولی: «چرا باد؟»
دومی:« آخر باد کلاه گیسم را برد!»
-----------------------------
معلم:« حامد! توضیح بده که سیب زمینی چگونه به دست می آید. »
حامد: «اجازه آقا! با پرداخت مقداری پول!»
-----------------------------
معلم ریاضی از دانش آموز پرسید: «اگر مادرت به تو بگوید نصف پرتقال را می خواهی یا هشت شانزدهم، کدامش را انتخاب می کنی؟»
دانش آموز پاسخ داد: «نصف پرتقال را!»
معلم گفت: «مگر نمی دانی نصف پرتقال با هشت شانزدهم پرتقال یکی است؟»
دانش آموز جواب داد: «چرا آقا! می دانیم، ولی پرتقالی که شانزده تکه شده باشد، قابل خوردن نیست.»
-------------------------------
اولی: تا به حال به هیچ کدام از آرزوهای دوران کودکی ات رسیده ای؟
دومی: بله، وقتی بچه بودم و مادرم موهایم را شانه می کرد، آرزو داشتم کچل بشوم!
-----------------------------
اسب کشاورزی را دزد برده بود. یکی گفت: «تقصیر خودت بود که اسب را خوب نبستی.»
دیگری گفت: «تقصیر پسرت بود که در طویله را باز گذاشته بود.»
کشاورز گفت: «همه تقصیرها از ماست. دزد بیچاره هیچ گناهی ندارد!»
---------------------------------
یک نفر پوست موزی روی زمین می بیند و می گوید: «ای وای! باز هم باید بیفتیم!»
--------------------------------
اولی: «من خواب دیدم رفته ام مسافرت.»
دومی: «من هم خواب دیدم که یک غذای خوشمزه خورده ام.»
اولی:« تنهایی؟ پس چرا من را دعوت نکردی؟»
دومی: «می خواستم دعوتت کنم، ولی گفتند رفته ای مسافرت.»
آموزش سخت افزار -
منبع تغذیه Power Supply منبع تغذیه، یک دستگاه الکتریکی است که مسئول تأمین و تنظیم جریان الکتریکی در رایانه می باشد. این قطعه به صورت جعبه ای بزرگ و مستقل در جعبه رایانه قرار دارد و بیشتر خرابی ها را در رایانه به وجود می آورد. کار منبع تغذیه این است که ولتاژ متناوب (ای سی، Alternate Current) را تبدیل به ولتاژ مستقیم (دی سی، Direct Current) می کند. انواع منبع تغذیه منبع تغذیه دارای ابعاد و شکل های مختلفی می باشند، که باید با جعبه و مادربرد نصب شده در داخل جعبه رایانه همخوانی و سازگاری داشته باشد.
بنابراین، این سه قطعه باید از یک نوع باشند. انواع این اجزاء عبارتند از: ?- XT ?- AT desk خوابیده یا رومیزی ?-AT tower برجی یا ایستاده ?- Baby AT ?- Rectifierباریک، نقلی ?- ATX زمانی که رایانه XT توسط شرکت آی بی ام به بازار عرضه شد منبع تغذیه آن شبیه منبع تغذیه های قبلی بود، درصورتی که توان خروجی آنها دو برابر قبلی ها بود. پس از آن زمانی که آی بی ام رایانه AT را ساخت از یک منبع تغذیه بزرگتر برای آن استفاده نمود که دارای اشکال مختلفی بود. از این نوع منبع تغذیه استقبال زیادی شد تا جایی که هنوز نیز در سیستم های امروزی از آن استفاده می شود.
نوع برجی یا ایستاده سیستم های AT مشابه سیستم های خوابیدهAT است. مشخصات منبع تغذیه و مادربرد در سیستم های رومیزی با مشخصات منبع تغذیه و مادربرد در سیستم های برجی فرقی ندارد. تنها فرق آنها کلید های برق در مکانهای متفاوت می باشد. نوع دیگری از AT وجود دارد که کوچکتر از نوع ایستاده می باشد و منبع تغذیه آن نیز کوچک می باشد، که بچه ای تی نام دارد. منبع تغذیه جعبه های نقلی نیز از نظر مشخصات ظاهری با سایر منبع تغذیه ها تفاوت دارند. در این نوع جعبه ها مادربردها دارای استاندارد مشخصی نیستند، اما منبع تغذیه آنها دارای استانداردهای مشخصی است و قابل تعویض نیز می باشد.
منبع تغذیه ATX مانند منبع تغذیه نقلی می باشد، بنابراین، این دو قابل جابجایی می باشند. نوع منبع تغذیه ATX دارای مشخصات و مزایای زیر می باشد: ?- سیگنال های (a) روشن بودن - Power on و سیگنال های (b) توقفStandby (Soft Power) ? V در این نوع منبع تغذیه وجود دارد. ?- امکان حذف گرماگیر (Heat Sink) از روی پردازنده در این نوع وجود دارد. ?- مادربردها در این نوع حاوی قطعاتی به نام تنظیم گر (Regulator) جهت تولید ولتاژ ?/? ولتی نمی باشند به این علت که رابط منبع تغذیه به مادربرد ،خود دارای ولتاژ ?/? ولت است. ?- تهویه به سمت داخل منبع تغذیه صورت می گیرد تا مادربرد خنک شود. این کار خود باعث خنک شدن قطعات داخلی و تمیز شدن سطح قطعات داخلی می گردد. ?- فیش اتصال منبع تغذیه مادربرد?? پایه ای است و امکان اتصال برعکس آن وجود ندارد. منبع تغذیه دارای ولتاژهای گوناگون با توان های مختلف می باشند مانند: ?- ولتاژ ?+ ولت: این نوع ولتاژ توسط تمام مادربردها، مدارها و وسایل جانبی رایانه مورد استفاده قرار می گیرد و رنگ سیم های آنها قرمز می باشد. ?- ولتاژ ??+ ولت: موتور هارددیسک و وسایل مشابه با آن از این ولتاژ استفاده می کنند که در مادربردهای جدیدتر دیگر آن را به کار نمی برند. مدارهای درگاه های سریال نیز از این ولتاژ استفاده می کنند. سیم آن نیز معمولاً زرد رنگ است و گاهی اوقات به رنگ قرمز نیز دیده می شود. ?- ولتاژ های ?- و ??- ولت: این دو ولتاژ در رایانه های قدیمی وجود داشت، اما اکنون در منبع تغذیه ها نصب می شوند. این دو دارای جریانی کمتر از یک آمپر هستند. ?- ولتاژ ?/?+ ولت: پردازنده های جدید از ولتاژ ?/? ولت و یا کمتر استفاده می کنند، در صورتی که پردازنده های قدیمی از ولتاژ ?+ استفاده می کردند.
در پردازنده های جدید ولتاژ مورد نیاز پردازنده مستقیماً تولید می شود و بنابراین در هزینه مصرف انرژی صرفه جویی می شود و از حرارت نیز کاسته می شود. ?- سیگنال های صحت ولتاژ (قدرت مطلوب): پس از روشن شدن سیستم، منبع تغذیه به مقداری زمان احتیاج دارد تا به سطح ولتاژ مفید و مطلوب برسد و اگر سیستم شروع به کار کند و منبع تغذیه بعد از آن به کار افتد اتفاقات بدی رخ خواهد داد. برای اینکه رایانه قبل از آمادگی منبع تغذیه روشن نگردد سیگنالی به نام (Power good) درستی ولتاژ و یا قدرت مطلوب به مادربرد ارسال می شود. تا قبل از رسیدن آن مادربرد کاری انجام نمی دهد و در صورتی که مشکلی در برق به وجود آید و جرقه ای تولید شود منبع تغذیه این سیگنال را قطع می کند و مادربرد کار نخواهد کرد. ?- سیگنال روشن بودن: در منبع تغذیه های جدید تابعی تعریف شده است که به وسیله نرم افزارها می توان منبع تغذیه را کنترل نمود. این سیگنال با عنوان روشن بودن و یا تأمین قدرت (Power On) مادربرد را کنترل می کند و باعث روشن شدن منبع تغذیه می شود. ?- سیگنال ?+ ولتی توقف Standby ? V : این ولتاژ در حالت خاموش بودن رایانه وجود دارد، این سیگنال به صورت نرم افزاری در حالت خاموش بودن رایانه آن را روشن می کند. اجزاء سازنده منبع تغذیه ?- مبدل: که ولتاژ را تغییر می دهد. ?- یک سو کننده: جریان متناوب را به جریان مستقیم تبدیل می کند. ?- صافی یا پالایشگر: امواج را می گیرد. منبع تغذیه قبل از روشن شدن رایانه چند آزمایش انجام می دهد، سپس در صورت صحیح بودن سیستم سیگنال را به مادربرد می رساند. این حالت حفظ می شود و در صورتی که به هر علتی از بین برود دستگاه ریست می شود. منبع تغذیه به دو صورت خطی و کلیدی طراحی می شود که نوع خطی ترانس های بزرگتر دارند و نوع کلیدی از نظر اندازه و وزن و انرژی بهتر از خطی می باشند. منبع تغذیه های خوب یک مقاومت دارند که از خراب شدن آن جلوگیری می کند.
جنگ نرم در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای است که “جامعه هدف” یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وا می دارد. در این ویژه نامه برآنیم تا مطالب مرتبط با این مقوله را گردآوری نماییم
جنگ نرم و رسالت دانشگاهیان ( بخش نخست)
خداوند در آیهی 217 سورهی مبارکهی بقره میفرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با ...
خداوند در آیهی 217 سورهی مبارکهی بقره میفرماید: "و لایزالون یُقاتلونکم حتی یُرَّدوکُم عَنْ دینِکُم إن استطاعُوا". معنای آیه این است که دشمنان شما همواره با شما در جنگ هستند. واژه لایزالون، دلالت بر استمرار دارد و گویای این است که دشمنان همیشه با شما در جنگند منتهی بسته به شرایط مکانی و زمانی نوع این جنگ ممکن است متفاوت باشد. گاهی جنگ، جنگ نظامی است. گاهی اقتصادی است و گاهی نیز فرهنگی.
اصولاً جنگهایی که از نوع نظامی است و از وسایل و ادوات نظامی در آن استفاده میشود، بهعنوان جنگ سخت یا Hard War مشهور است. ولی اگر در این جنگ از وسایل و ادوات و کالاهای فکری و فرهنگی استفاده شود، اصطلاحاً به آن Soft War یا جنگ نرم اطلاق میکنند. بنابراین شاخصهی جنگ نرم، استفاده از ابزارهای فکری و فرهنگی است.
کشورهای استکباری به این نتیجه رسیدهاند که همانگونه که استعمار به شیوههای قدیم، دیگر جوابگوی نیازها و اقتضائات امروزه نیست و باید در قالب استعمار نو وارد برخی از کشورها شد، از طریق جنگ سخت نیز چندان نمیتوان موفقیتهای مورد نظر را کسب کرد. بنابراین سعی میکنند با تمرکز بر مسائل فکری، ایدئولوژیک و فرهنگی و در واقع با گشودن جبههی جنگ نرم، به اهداف خود برسند.
امروزه با استفاده از تکنولوژیهای ارتباطاتی مانند سایتها، وبلاگها و... این تأثیرگذاری از سوی آنها راحتتر اعمال میشود. شیوهی عمدهی این تأثیرگذاری نیز به این صورت است که ابتدا مجموعه مؤلفههایی را در ارتباط با یک موضوع استخراج میکنند؛ یعنی در رابطه با موضوعی که میخواهند القائی در مورد آن داشته باشند، چند مؤلفه را استخراج کرده و سعی میکنند دستکم نیمی از این مجموعه مؤلفهها صادق باشد. آنگاه این اطلاعات صحیح را بهعنوان پوشش و چتری بهکار میگیرند تا در دل آن، چند موضوع خلاف واقع و نادرست را با تجزیه و تحلیلهایی و بهعنوان کالا و خدمات فکری و فرهنگی به کام مخاطب بریزند.
بنابراین با جذابیت ظاهری که برای مخاطبان ایجاد میکنند، آنها را در پی بردن به انگیزهی اصلی، دچار مشکل کنند. زیرا هنگامیکه مخاطب میبیند چند مورد از این مؤلفهها صحیح است، دیگر کل آن پدیده و تحلیل ارائه شده از آن را میپذیرد. دشمنان از این طریق میتوانند اهداف مورد نظر خود را به مخاطب تحمیل کنند.
طبیعتاً راه مقابله با جنگ نرم که امروزه بهطور ویژه دانشگاهیان ما درگیر آن هستند، این است که اولاً درک کنیم که این هم یک نوع جنگ است. گمان نکنیم جنگ، فقط جنگ نظامی و سخت است. طرف مقابل ما در این جنگ نیز به دنبال اهداف و منافع خاص خود است و چیز دیگری مدّنظرش نیست. درک اینکه در شرایط جنگ نرم قرار داریم، کمک میکند تا واقعیات اجتماعی و سیاسی پیرامونمان را بهتر ببینیم.
نکتهی دوم اینکه باید درک کنیم اگر در رابطه با یک پدیده از سوی رسانههای بیگانه چند مؤلفه به صورت ظاهراً صحیح القاء میشود، مؤلفههای فراوان دیگری هم وجود دارد که در قالب این چند مؤلفهی صحیح، به صورت خلاف واقع و کذب به خوراک فکری برای مخاطبان تبدیل میشود. اگر قشر جوان و دانشجویان ما دریابند که مجموعهی این مؤلفهها، لزوماً صادق نیست و در دل مؤلفههای درست، بسیاری از مؤلفهها به صورت کاذب وجود دارد، از جذابیت ظاهری که از طریق القائات فکری و فرهنگی میتواند بر افکار تأثیر بگذارد، کاسته میشود. در این رابطه باید دائماً آگاهیبخشی و یادآوری صورت پذیرد.
آیهی 194 سورهی بقره میفرماید: "فمَن اعْتَدی عَلیکم فاعْتَدوا علیه بِمثل ما اعتَدی عَلیْکم"؛ یعنی وقتی دشمنان با شما وارد جنگ شدند، شما هم با آنها مقابله به مثل کنید. اگر جنگ، جنگ نظامی است باید از طریق نظامی وارد شد؛ "و أعِدّوا لهم ما اسْتَطعتم مِن قُوّة". اگر جنگ، جنگ اقتصادی است، به همان شیوه و اگر جنگ، جنگ فرهنگی و فکری است باید مقابل به مثل ما هم به همان صورت شکل بگیرد. بنابراین در کنار موارد پیشگفته و شاید بهعنوان یک محور اساسی، باید مقابله به مثل هم با همان شیوههای فکری- فرهنگی و تقویت افکار سالم در ضمیر جامعه کار کرد. تلاش برای تقویت روزبهروز باورهای سالم، هجمههای فرهنگی و نرم را نیز خنثی خواهد کرد.
باید این نکته را در نظر داشته باشیم که چون قشر دانشگاهی بیشتر با مقولهی فکر و فرهنگ ارتباط دارد، در جنگ نرم دشمن نیز این قشر در اولویتهای بالای آنها قرار میگیرد. حال اگر در قشر تجّار، بازرگانان و... وارد شویم، مباحث اقتصادی و جنگ اقتصادی همچون تحریم و... بیشتر مدّنظر است و مباحث ایدئولوژیکی و فکری چندان موضوعیت پیدا نمیکند. بنابراین دانشگاهیان که بیشتر با دانش، کتاب، ایدئولوژی و فرهنگ و... سر و کار دارند، گروه مخاطب و هدف اصلی دشمن در جنگ نرم هستند.
در مورد نقش اساتید دانشگاه در مقابله با جنگ نرم نیز این نکته حائز اهمیت است که نقش روشنگر آنها برای دانشجویان بسیار اساسی است. استادان دانشگاه میتوانند ادراک مناسب از وضعیت موجود را به دانشجویان خود منتقل کنند. بدون شک اگر دشمنان ما مانند آمریکا و اسرائیل، حرفهای جذابی میزنند، دلشان برای این کشور نسوخته یا دنبال منافع ملی ما نیستند. انگیزههای آنها از توجه به کشورهای خاورمیانه را میتوان در عراق و افغانستان مشاهده کرد. بنابراین جذابیتهای ظاهری که دشمن در قالب القائاتش ایجاد میکند، باید توسط اساتید برای دانشجویان کالبدشکافی شود.